خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طرد
[اسم]
ostracism
/ˈɔstrəˌsɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طرد
نفی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طرد
مترادف و متضاد
banishment
exclusion
rejection
shunning
acceptance
1.to face social ostracism
1. مواجه شدن با طرد اجتماعی
تصاویر
کلمات نزدیک
osteoporosis
osteopathy
osteopath
ostentatiously
ostentatious
ostracize
ostrich
ot
other
other important industries in my country are steel, textiles, leather and canning.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان