خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روستایی
2 . وابسته به چوپانی
3 . کشیشی
4 . مشاورهای
[صفت]
pastoral
/pˈæstɚɹəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more pastoral]
[حالت عالی: most pastoral]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روستایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روستایی
شبانی
a charming pastoral scene
یک منظره جذاب روستایی
2
وابسته به چوپانی
agricultural and pastoral practices
فعالیتهای (مرتبط با) کشاورزی و چوپانی
3
کشیشی
وابسته به کشیش
4
مشاورهای
وابسته به مشاوره
تصاویر
کلمات نزدیک
pastor
pastime
pastille
pastiche
pasteurized milk
pastry
pasture
pasty
pat
pat is jean's sister.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان