Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سیاستگذاری
2 . سیاستگذار
[اسم]
policy-making
/pˈɑːlɪsimˈeɪkɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سیاستگذاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سیاستگذاری
[صفت]
policy-making
/pˈɑːlɪsimˈeɪkɪŋ/
قابل مقایسه
2
سیاستگذار
وابسته به سیاستگذاری
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
policy maker
policy change
policy
policing
policewoman
policyholder
polio
polioptila
poliosis
poliovirus
کلمات نزدیک
policy
policing
policewoman
policeman
police station
polio
poliomyelitis
polish
polish off
polish the apple
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان