خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیش قرار گرفتن
[فعل]
to precede
/prɪˈsid/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: preceded]
[گذشته: preceded]
[گذشته کامل: preceded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پیش قرار گرفتن
جلو بودن
formal
مترادف و متضاد
come before
go in advance of
follow
succeed
1.A prominent speaker preceded the ceremony of the granting of the diplomas.
1. سخنران برجستهای پیش از مراسم اهداء دیپلم (به فارغالتحصیلان) سخنرانی کرد.
2.In a gallant gesture, Ronnie allowed Amanda's name to precede his in the program listing.
2. "رونی" در حرکتی جوانمردانه اجازه داد که اسم "آماندا" قبل از اسم او در لیست برنامه قرار بگیرد.
3.Lyndon Johnson preceded Richard Nixon as president.
3. "لیندن جانسن" در مقام ریاست جمهوری پیش از "ریچارد نیکسن" قرار داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
precautionary
precaution
precariously
precarious
prearrangement
precedence
precedent
preceding
precept
precinct
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان