خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دقت
[اسم]
precision
/prɪˈsɪʒn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دقت
ظرافت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دقت
مترادف و متضاد
accuracy
1.He chose his words with precision.
1. او واژههایش را با دقت انتخاب کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
precisely
precise
precis
precipitous
precipitation
preclude
precocious
preconceived
preconception
precondition
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان