خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشتاز
2 . پیشرونده (بیماری)
3 . تدریجی
4 . استمراری (دستور زبان)
5 . ترقیخواه
[صفت]
progressive
/prəˈgres.ɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more progressive]
[حالت عالی: most progressive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشتاز
مترقی، ترقیخواه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیشتاز
پیشرو
مترقی
مترادف و متضاد
retrogressive
progressive ideas
ایدههایی مترقی
a progressive school
مدرسهای پیشتاز
2
پیشرونده (بیماری)
رو به وخامت
a progressive disease
یک بیماری پیشرونده
3
تدریجی
مستمر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استمراری
1.There's been a progressive decline in the standard of living over the past few years.
1. کاهشی تدریجی در سطح استاندارد زندگی مردم طی چند سال گذشته وجود داشتهاست.
4
استمراری (دستور زبان)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استمراری
مترادف و متضاد
continuous
the present progressive
مضارع استمراری
[اسم]
progressive
/prəˈgres.ɪv/
قابل شمارش
5
ترقیخواه
طرفدار ترقیخواهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترقیخواه
تصاویر
کلمات نزدیک
progressional
progression
progress chaser
progress
programming language
progressive lens
progressive rock
progressively
progressivism
prohibit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان