خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسکاچ
[اسم]
scotch
/skɑtʃ/
قابل شمارش
1
اسکاچ
ویسکی اسکاتلندی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اسکاچ
1.a bottle of Scotch
1. یک بطری اسکاچ
تصاویر
کلمات نزدیک
scot-free
scot
scorpion
scorpio
scornfully
scotch tape
scotch whisky
scotland
scotland yard
scots
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان