Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . موعظه کردن
[فعل]
to sermonize
/ˈsɜrmənaɪz/
فعل ناگذر
[گذشته: sermonized]
[گذشته: sermonized]
[گذشته کامل: sermonized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
موعظه کردن
نصیحت کردن، درباره اخلاقیات سخن گفتن (بهطور خستهکننده)
disapproving
مترادف و متضاد
moralize
1.This man always sermonizes.
1. این مرد همیشه نصیحت میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sermoniser
sermon
seriphus
seriph
seriousness
sermonizer
serologic
serological
serologist
serology
کلمات نزدیک
sermon
seriousness
seriously
serious-looking
serious
serotonin
serpent
serpentine
serrated
serum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان