خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چند
2 . جدا
[تخصیص گر]
several
/ˈsev.rəl/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چند
چندین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چند
چندین
متعدد
مترادف و متضاد
a number of
some
various
a lot
1.I've seen "Gone with the Wind" several times.
1. من (فیلم) "بر باد رفته" را چندین بار دیدهام.
2.Several people have complained about the plan.
2. چندین نفر از این طرح شکایت کردهاند.
several of somebody/something
چند نفر/چیز از کسی/چیزی
Several of my friends are learning English at language schools in Seattle.
چند نفر از دوستانم دارند در مدارس زبان "سیاتل" زبان انگلیسی یاد میگیرند.
2
جدا
مجزا، مختلف
مترادف و متضاد
separate
1.They said goodbye and went their several ways.
1. آنها خداحافظی کردند و هرکدام به راههای مجزای خود رفتند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sever
seventy-two
seventy-five
seventy
seventieth
severance
severe
severely
severity
sew
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان