Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دوختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to sew
/soʊ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: sewed]
[گذشته: sewed]
[گذشته کامل: sewn]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوختن
خیاطی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خیاطی کردن
دوختن
مترادف و متضاد
stitch
1.Can you sew?
1. آیا خیاطی کردن بلدی؟
2.She sews her own dresses by hand.
2. او لباسهایش را خودش با دست میدوزد.
تصاویر
کلمات نزدیک
severity
severely
severe
severance
several
sewage
sewage system
sewer
sewing
sewing machine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان