خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سگ گله
[اسم]
sheepdog
/ʃip dɔg/
قابل شمارش
1
سگ گله
سگ نگهبان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سگ گله
1.Sheepdogs are trained to help control sheep on a farm.
1. سگ های گله تربیت شده اند که گوسفندها را در مزرعه کنترل کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sheep station
sheep dip
sheep
sheen
shed light on
sheepfold
sheepish
sheepskin
sheer
sheer enjoyment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان