خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سادگی
[اسم]
simplicity
/sɪmˈplɪsəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سادگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسانی
سادگی
1.I admire the simplicity of her designs.
1. من سادگی طراحیهای او را دوست دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
simpleton
simplemindedness
simple-minded
simple-hearted
simple past
simplification
simplify
simplistic
simply
simpson
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان