خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مختصر
[صفت]
terse
/tɜːrs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: terser]
[حالت عالی: tersest]
1
مختصر
موجز، کوتاه
مترادف و متضاد
brief
compact
concise
1.The President issued a terse statement denying the charges.
1. رئیس جمهور بیانیه ای مختصر داد و اتهامات را تکذیب کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
terry
terrorist
terrorism
terror
territory
tertiary
tertiary college
terylene
tesol
tess
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان