خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اهل تئاتر و سینما
[اسم]
theatergoer
/ˈθiːətərɡoʊər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اهل تئاتر و سینما
تماشاخانه رو
مترادف و متضاد
playgoer
تصاویر
کلمات نزدیک
theater director
theater
the windshield is cracked.
the wind is picking up
the wind is howling through the trees.
theatrical
theft
their
theirs
thelma
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان