Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . نمونه (چیزی) بودن
2 . نماد (چیزی) بودن
[فعل]
to typify
/ˈtɪpɪfaɪ/
فعل گذرا
[گذشته: typified]
[گذشته: typified]
[گذشته کامل: typified]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نمونه (چیزی) بودن
2
نماد (چیزی) بودن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
typification
typically
typicality
typical jerboa
typical
typing
typing paper
typing pool
typist
typographer
کلمات نزدیک
typically
typical
typhus
typhoon
typhoid fever
typing
typist
typo
typographic
typography
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان