خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدنام شده
[صفت]
vilified
/ˈvɪləfaɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more vilified]
[حالت عالی: most vilified]
1
بدنام شده
شکست خورده
مترادف و متضاد
maligned
reviled
1.The press called him a vilified monster.
1. مطبوعات او را هیولایی بدنام شده نامیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
vilification
vile
viking
vigorously
vigorous
vilify
villa
village
village green
village idiot
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان