خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عریض
2 . گشوده
3 . گشوده
4 . کاملاً
[صفت]
wide
/wɑɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: wider]
[حالت عالی: widest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عریض
پهن، وسیع، گسترده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پهن
وسیع
عریض
فراخ
گشاد
مترادف و متضاد
broad
extensive
open
spacious
narrow
1.Pine forests are found over a wide area of the Pacific Northwest.
1. جنگلهای کاج محیط وسیعی از شمال غرب سرزمینهای کرانه اقیانوس آرام را در بر گرفتهاست.
how wide...
چقدر عریض...
How wide is that stream?
آن رودخانه چقدر عریض است؟ [چقدر پهنا دارد؟]
a wide river
رودخانهای عریض
2
گشوده
باز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گشوده
1.The children's eyes were wide with excitement.
1. چشمهای بچهها از هیجان کاملا باز شده بود.
[قید]
wide
/wɑɪd/
غیرقابل مقایسه
3
گشوده
باز
1.She ran toward me, her arms open wide.
1. او با دستهایی گشوده [آغوش باز] به سمت من دوید.
4
کاملاً
1.Open your mouth wide.
1. دهانت را کاملاً باز کن.
wide apart/awake/open ...
کاملاً جدا/بیدار/باز و...
1. I'm wide awake!
1. من کاملاً بیدارم!
2. The door was wide open.
2. در کاملاً باز بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
wicketkeeper
wicket-keeper
wicket
wickerwork
wicker
wide awake
wide-eyed
wide-ranging
widely
widely acknowledged
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان