-
1.He lives with his grandmother.
1.
او با مادربزرگش زندگی میکند.
-
2.I saw a woman with brown eyes.
2.
زنی را با چشمان قهوهای دیدم.
-
3.I was with Sylvia at the time.
3.
من آن موقع با "سیلویا" بودم.
-
4.I'm going to France with a couple of friends.
4.
من بههمراه چندتا از دوستانم به فرانسه میروم.
کاربرد واژه with به معنای با، همراه
واژه with یک حرف اضافه و به معنای "با" و "بههمراه" است. در بیشتر موارد حرف اضافه "with" در فارسی به معنای "با" است. یکی از کاربردهای آن استفاده از ابزاری برای انجام کاری است. مثال:
".Cut it with a knife" (آن را با چاقو ببرید.)
- کاربرد دیگر این حرف اضافه در مفهوم "همراهی" است. زمانی که که بههمراه دو یا چند نفر یا چیز عملی انجام شود. مثال:
".He lives with his grandmother" (او با مادربزرگش زندگی میکند.). در این مثال وقتی که میگوییم "او با مادربزرگش زندگی میکند." منظور این است که او در کنار یا بههمراه مادربزرگش زندگی میکند.
".I'm going to France with a couple of friends" (من بههمراه چندتا از دوستانم به فرانسه میروم.)
- از کاربرد دیگر آن میتوان به مفهوم "داشتن" اشاره کرد. مثال:
"a woman with brown eyes" (یک زن با چشمان قهوهای). مفهوم این مثال درواقع این است (زنی که چشمان قهوهای دارد.) در این مثال "با" اشاره به "داشتن" میکند.
- کاربرد "with" به مفهوم "حمل کردن" یا "به همراه داشتن" را نیز نباید فراموش کرد. به مثال زیر توجه کنید:
"a man with a suitcase" (مردی با یک چمدان)
- گاهی حرف اضافه "with" به مفهوم "در مقابل" نیز است. مثال:
"to play tennis with somebody" (با کسی تنیس بازی کردن)