1
با ترغیب کردن چیزی را از کسی گرفتن
با نیرنگ چیزی را از کسی گرفتن
informal
توضیحاتی در رابطه با فعل worm out of
فعل worm something out of someone به معنای کسی را به دادن چیزی به کسی مجاب کردن است؛ یعنی با دوزوکلک چیزی را از کسی گرفتن.
2
زیر زبان کسی را کشیدن
informal
1.I wasn't planning on telling her what happened last night but she wormed it out of me.
1.
قصد نداشتم اتفاقی که دیشب افتاد را به او بگویم ولی آن را از زیر زبانم کشید.
توضیحاتی در رابطه با worm something out of someone
فعل worm something out of someone در این مفهوم به معنای با چربزبانی و نیرنگ زیر زبان کسی را کشیدن است؛ یعنی فردی را مجاب به دادن اطلاعاتی کرد که قصد بیان آنها را ندارد.