خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حلقه گل
[اسم]
wreath
/riːθ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حلقه گل
تاج گل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حلقه گل
1.She put a wreath on the grave.
1. او حلقه گلی روی قبر قرار داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wreak
wrathful
wrath
wrasse
wrapping paper
wreathe
wreck
wreckage
wrecker
wrecking ball
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان