1 . پرچین
[اسم]

hedge

/hedʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرچین حصار

معادل ها در دیکشنری فارسی: پرچین
  • 1.our house has tall hedges.
    1. خانه ما پرچین‌های بلندی دارد.
  • 2.The tennis court was surrounded by a tall hedge.
    2. این زمین تنیس با حصار بلندی احاطه شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان