[فعل]

to intensify

/ɪnˈtɛnsəˌfaɪ/
فعل گذرا
[گذشته: intensified] [گذشته: intensified] [گذشته کامل: intensified]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تشدید کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تشدید کردن شدت گرفتن
مترادف و متضاد heighten
  • 1.The importance of the test will sometimes intensify the nervousness of the students.
    1. اهمیت امتحان گاهی اوقات استرس دانش‌آموزان را تشدید می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان