خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بین قارهای
[صفت]
intercontinental
/ˌɪntɚkˌɑːntɪnˈɛntəl/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بین قارهای
قارهپیما
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قارهپیما
تصاویر
کلمات نزدیک
interconnect
intercom
intercity
interchangeably
interchangeable
intercontinental ballistic missile
intercourse
intercut
interdependence
interdependent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان