[اسم]

interference

/ˌɪntərˈfɪrəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
Government interference
مداخله دولت

2 سد راه (بازیکنان حریف برای حمایت از بازیکن صاحب توپ)

3 پارازیت تداخل، اختلال در امواج رادیویی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پارازیت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان