1 . آبدار
[صفت]

succulent

/ˈsʌkjələnt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more succulent] [حالت عالی: most succulent]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آبدار

معادل ها در دیکشنری فارسی: آبدار شاداب
مترادف و متضاد juicy
  • 1.a succulent pear
    1. یک گلابی آبدار
  • 2.a succulent steak
    2. یک استیک آبدار
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان