[اسم]

blind spot

/blaɪnd spɑt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نقطه کور (وسایل نقلیه)

معادل ها در دیکشنری فارسی: نقطه کور
  • 1.The rear-view mirror helps to reduce blind spots on both sides of the car.
    1. آینه عقب به کاهش نقاط کور دو طرف اتومبیل کمک می‌کند.
توضیح درباره blind spot
بخشی از جاده که از آینه‌ها قابل رویت نیست.

2 نقطه کور (از نظر دریافت امواج رادیویی)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان