[اسم]

dad

/dæd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بابا

معادل ها در دیکشنری فارسی: آقاجان بابا پاپا پدر
informal
مترادف و متضاد daddy father old man pa papa mom mommy mother
  • 1.Can you give me a ride back from the movies tonight, Dad?
    1. می‌تونی امشب با ماشین بیای سینما دنبالم، بابا؟
  • 2.It was nice to see your mom and dad at the school concert last night.
    2. دیدن مامان و بابای تو در کنسرت مدرسه دیشب خیلی خوب بود.
کاربرد واژه dad به معنای بابا
واژه dad به معنای "بابا" واژه‌ای غیررسمی و محاوره‌ای است و شکل رسمی آن father است. البته این واژه یک شکل غیررسمی‌تر نیز دارد که بیشتر کودکان برای خطاب به پدرشان استفاده می‌کنند و آن daddy (بابایی) است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان