Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نگرانی و حیرت
2 . حیرتزده و ناامید کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
dismay
/dɪˈsmeɪ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نگرانی و حیرت
ترس و حیرت
1.John looked at me in dismay when I told him about the accident.
1. "جان" با نگرانی و حیرت به من نگاه کرد، وقتی که جریان آن سانحه را به او گفتم.
[فعل]
to dismay
/dɪˈsmeɪ/
فعل گذرا
[گذشته: dismayed]
[گذشته: dismayed]
[گذشته کامل: dismayed]
صرف فعل
2
حیرتزده و ناامید کردن
نگران کردن، ترساندن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناامید کردن
مایوس کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
dismast
dismantle
dismally
dismal
disloyalty
dismayed
dismember
dismiss
dismissal
dismissed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان