Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تظاهر کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to dissemble
/dɪˈsɛmbəl/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: dissembled]
[گذشته: dissembled]
[گذشته کامل: dissembled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تظاهر کردن
پنهان کردن
مترادف و متضاد
conceal
pretend
1.an honest person with no need to dissemble
1. فردی صادق بدون نیاز به تظاهر کردن
2.I believe you are dissembling.
2. من معتقدم که شما دارید تظاهر می کنید.
3.she smiled, dissembling her true emotion.
3. او لبخند زد و احساس حقیقی اش را پنهان کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
dissector
dissection
dissect
dissatisfy
dissatisfied
disseminate
dissemination
dissension
dissent
dissenter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان