Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کمکم با هم غریبه شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to drift apart
/dɹˈɪft ɐpˈɑːɹt/
فعل ناگذر
[گذشته: drifted apart]
[گذشته: drifted apart]
[گذشته کامل: drifted apart]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کمکم با هم غریبه شدن
کمکم جدا شدن
1.As children we were very close, but as we grew up we just drifted apart.
1. بچه که بودیم، خیلی صمیمی بودیم، اما بزرگ که شدیم کمکم با هم غریبه شدیم.
2.Over the years the two friends drifted apart.
2. در طول سالها، (آن) دو دوست کمکم از هم جدا شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
drift
drier
dried milk
dried
driblet
drift punch
drifter
drill
drill down
drill press
کلمات نزدیک
drift
drier
dried lime
dried
dribs and drabs
drifter
driftwood
drill
drilling
drink
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان