[صفت]

expensive

/ɪkˈspensɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more expensive] [حالت عالی: most expensive]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گران پرهزینه، گران‌قیمت

مترادف و متضاد costly overpriced pricey cheap economical inexpensive
  • 1.It's expensive to own a car.
    1. داشتن یک ماشین پرهزینه است.
an expensive car/restaurant/holiday ...
ماشین/رستوران/تعطیلات گران‌قیمت
  • 1. expensive jewelry
    1. جواهرات گران‌قیمت
  • 2. He buys very expensive clothes.
    2. او لباس‌های خیلی گرانی می‌خرد.
  • 3. She has expensive taste.
    3. او سلیقه پرهزینه‌ای دارد.
کاربرد صفت expensive به معنای گران
صفت expensive به معنای "گران" به اسامی اشاره می‌کند که برای خریدن آن به پول زیادی نیاز است. مثلاً:
"an expensive car" (یک ماشین گران‌قیمت)
صفت expensive در معنای استعاری به هر چیزی اطلاق می‌شود که هزینه‌زا باشد و "برای افراد گران تمام شود". مثلاً:
".Making the wrong decision could prove expensive" (تصمیم نادرست گرفتن می‌تواند گران تمام شود.)
در برخی موارد، مثلاً وقتی صفت expensive همراه با "mistake" بیاید در فارسی مفهوم "فاحش، هزینه‌زا" می‌دهد. مثلاً:
".That dress was an expensive mistake" (پوشیدن آن پیراهن یک اشتباه فاحش بود.)
[عبارات مرتبط]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان