[اسم]

falcon

/ˈfælkən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شاهین (پرنده‌شناسی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: شاهین
  • 1.Falcons kill other animals for food.
    1. شاهین‌ها حیوانات دیگر را برای خوردن می‌کشند.
  • 2.His falcon flew into a window of the empty castle and did not return.
    2. شاهین او به داخل پنجره آن قلعه خالی (از سکنه) پرواز کرد و بازنگشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان