[اسم]

folklore

/ˈfoʊklɔːr/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فولکلور فرهنگ عامه، آداب و رسوم، باور عامیانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: ادبیات عامیانه فولکلور مردمی
  • 1.Indian folklore
    1. فولکلور هندی
  • 2.The story rapidly became part of family folklore.
    2. داستان به سرعت تبدیل به فرهنگ عامه خانواده شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان