Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صمیمیت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
friendliness
/ˈfren.dli.nəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صمیمیت
مساعدت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انس
مترادف و متضاد
hostility
unfriendliness
1.It was the friendliness of the people that struck me.
1. مساعدت آن مردم بود که توجه من را جلب کرد.
2.We were greeted with warmth and friendliness.
2. با ما با گرمی و صمیمیت استقبال شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
friend
fried onion
fried egg
fried
fridge-freezer
friendly
friendly fire
friendship
fries
frieze
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان