[اسم]

friendliness

/ˈfren.dli.nəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 صمیمیت مساعدت

معادل ها در دیکشنری فارسی: انس
مترادف و متضاد hostility unfriendliness
  • 1.It was the friendliness of the people that struck me.
    1. مساعدت آن مردم بود که توجه من را جلب کرد.
  • 2.We were greeted with warmth and friendliness.
    2. با ما با گرمی و صمیمیت استقبال شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان