Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مشخصه
2 . عیار فلزات گرانبها
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
hallmark
/ˈhɔːlmɑːrk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مشخصه
خصیصه، ویژگی اصلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انگ
1.Different types of pasta and tomato sauces are hallmarks of Italian food.
1. انواع مختلف پاستا و سسهای گوجه از مشخصههای غذاهای ایتالیایی هستند.
2
عیار فلزات گرانبها
مهر ضمانت
تصاویر
کلمات نزدیک
hall of residence
hall
halitosis
halibut
halfwit
hallowed
halloween
hallucinate
hallucination
hallucinatory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان