Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اداره کل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
headquarters
/ˈhɛdˌkwɔrtərz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اداره کل
ادارهی مرکزی، ستاد، مرکز فرماندهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دفتر مرکزی
ستاد
مقر
مترادف و متضاد
main office
1.The company's headquarters are in Amsterdam.
1. اداره کل [مرکزی] آن شرکت در آمستردام است.
تصاویر
کلمات نزدیک
headphones
headmistress
headmaster
headman
headlong
headrest
headroom
heads
heads are going to roll
heads or tails
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان