Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زیر چشمی نگاه کردن
2 . نگاه زیر چشمی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to leer
/lɪr/
فعل ناگذر
[گذشته: leered]
[گذشته: leered]
[گذشته کامل: leered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
زیر چشمی نگاه کردن
چشم چرانی کردن
[اسم]
leer
/lɪr/
قابل شمارش
2
نگاه زیر چشمی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هیزی
1.He looked at her with an evil leer.
1. او به صورت بدی زیر چشمی او را نگاه کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
leek
leechee
leech
ledger line
lederhosen
left
left-handed
left over
left ventricle
leftover
کلمات نزدیک
leek
leeds
leech
lee
ledger
leery
lees
leeward
leeway
left
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان