[قید]

lightly

/ˈlaɪtli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more lightly] [حالت عالی: most lightly]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با ملایمت به آرامی

معادل ها در دیکشنری فارسی: به نرمی باملایمت
مترادف و متضاد delicately gently softly hard heavily
  • 1.He lightly kissed my cheek.
    1. او با ملایمت گونه مرا بوسید.

2 کم به مقدار کم

lightly cooked vegetables
سبزیجات کم پخته‌شده [نیم‌پز]

3 با بی‌دقتی با بی‌توجهی

  • 1.it is not something that should be taken lightly.
    1. این چیزی نیست که با بی‌دقتی به آن پرداخت [این مسئله‌ای نیست که آن را نادیده گرفت].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان