Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . موجب برداشت بد شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
make a bad impression
/meɪk ə bæd ɪmˈprɛʃən/
1
موجب برداشت بد شدن
تصور بد ایجاد کردن، تأثیر بد داشتن
1.My words made a bad impression on her.
1. حرفهای من تأثیر بدی روی او داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
make
majority
majorette
major league
major general
make a bee line for
make a bid
make a big deal
make a breakthrough
make a budget
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان