[صفت]

novel

/ˈnɑvəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more novel] [حالت عالی: most novel]

1 نو نوین، جدید

معادل ها در دیکشنری فارسی: ابداعی بدیع تازه نوظهور
approving
مترادف و متضاد fresh innovative new original old traditional
novel idea/approach/method ...
ایده/رویکرد/روش و... جدید
  • 1. The architect created a novel design that pleased everyone.
    1. آن معمار، طرحی جدیدی خلق کرد که همه را راضی ساخت.
  • 2. The novel plan caused some unforeseen problems.
    2. آن نقشه جدید، مشکلات پیش‌بینی نشده‌ای را به وجود آورد.
[اسم]

novel

/ˈnɑvəl/
قابل شمارش

2 رمان

معادل ها در دیکشنری فارسی: رمان
مترادف و متضاد book story work of fiction
to write/publish/read a novel
یک رمان نوشتن/منتشر کردن/خواندن
  • Have you read any of Jane Austen's novels?
    از رمان‌های "جین آستین" چیزی خوانده‌ای؟
detective/historical/romantic ... novels
رمان‌های کارآگاهی/تاریخی/عشقی و...
  • a newly published science fiction novel
    یک رمان علمی تخیلی تازه منتشر شده
توضیحاتی درباره novel
novel یا رمان، به داستانی بلند گفته می‌شود که از شخصیت‌ها و وقایع معمولا غیرواقعی شکل گرفته است.
[عبارات مرتبط]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان