[قید]

possibly

/ˈpɑs.ə.bli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 احتمالا

معادل ها در دیکشنری فارسی: احتمالاً یحتمل محتملا
مترادف و متضاد feasibly maybe perhaps definitely
  • 1.He could possibly decide not to come, in which case there's no problem.
    1. او احتمالا می‌تواند تصمیم بگیرد نیاید، که در این صورت هیچ مشکلی پیش نمی‌آید.
  • 2.Someone, possibly Tom, left the window open.
    2. یک نفر، احتمالا "تام"، پنجره را باز گذاشته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان