Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به تعویق افتاده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
postponed
/poʊstpˈoʊnd/
قابل مقایسه
1
به تعویق افتاده
معوق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عقبافتاده
معوق
تصاویر
کلمات نزدیک
postpone
postpaid
postnatal depression
postnatal
postmodernism
postponement
postprandial
postulate
posture
postwoman
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان