Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تقریبا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
pretty much
/ˈprɪti mʌʧ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تقریبا
مترادف و متضاد
almost
1.I won't be long. I'm pretty much finished.
1. من دیر نخواهم کرد. تقریبا کارم تمام شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
pretty little girls
pretty
pretext
preternatural
preterit
pretzel
prevail
prevailing
prevailing wind
prevalence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان