Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . راه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
route
/ruːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
راه
جاده، خط (اتوبوس و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خط
راه
مسیر
مترادف و متضاد
course
passage
path
way
1.an escape route
1. راه فرار
2.Crowds gathered all along the route to watch the race.
2. افراد [جمعیت] در امتداد جاده جمع شدند تا مسابقه را ببینند.
3.What's the best route to the station?
3. بهترین راه به ایستگاه کدام است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
rout
rousing
rouse
roundworm
roundup
route march
router
routine
routinely
rove
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان