Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زیرکی
2 . زیرک
3 . مطلع
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
savvy
/ˈsævi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیرکی
زرنگی
[صفت]
savvy
/ˈsævi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: savvier]
[حالت عالی: savviest]
2
زیرک
باهوش، دانا
informal
مترادف و متضاد
knowledgeable
shrewd
1.Bob is a savvy detective.
1. "باب" یک کارآگاه باهوش است.
3
مطلع
آگاه
مترادف و متضاد
knowledgeable
1.Teenagers are savvier about digital information than adults.
1. نوجوانان درباره اطلاعات دیجیتال از بزرگترها مطلعتر هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
savory
savorless
savor the taste
savor
savoir faire
saw
saw off
sawdust
sawfish
sawhorse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان