Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زیر پا خاموش کردن
2 . پایان دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to stamp out
/stæmp aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: stamped out]
[گذشته: stamped out]
[گذشته کامل: stamped out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
زیر پا خاموش کردن
با پا خاموش کردن
1.He stamped out the flames before they could grow.
1. او شعلهها را قبل از اینکه زبانه بکشند، با پا خاموش کرد.
2
پایان دادن
ریشهکن کردن
مترادف و متضاد
eliminate
1.Urgent action is required to stamp out corruption.
1. برای ریشهکن کردن فساد، اقدام ضروری لازم است.
to stamp out racism
پایان دادن به نژادپرستی
تصاویر
کلمات نزدیک
stamp collector
stamp
stammer
stamina
stamen
stamp-pad
stampede
stan
stance
stanch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان