[فعل]

to stand around

/stænd ɐɹaʊnd/
فعل ناگذر
[گذشته: stood around] [گذشته: stood around] [گذشته کامل: stood around]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بیکار ایستادن منتظر ایستادن

مترادف و متضاد stand about
  • 1.We all stood around in the corridor waiting.
    1. ما همه منتظر در راهرو ایستادیم.
  • 2.We stood around in the cold for about an hour.
    2. ما حدوداً یک ساعت در سرما منتظر ایستادیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان