Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شیرین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
sugary
/ˈʃʊɡəri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: sugarier]
[حالت عالی: sugariest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شیرین
شکردار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شکری
شیرین
1.I try to avoid sugary food.
1. من سعی میکنم از خوردن غذاهای شیرین پرهیز کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
sugarplum
sugarcane
sugar-coat
sugar tongs
sugar snips
suggest
suggest a compromise
suggestion
suggestive
suicidal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان