Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آماده خودکشی
2 . انتحاری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
suicidal
/sˌuːɪsˈaɪdəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more suicidal]
[حالت عالی: most suicidal]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آماده خودکشی
متمایل به خودکشی
1.I was suicidal and just couldn't stop crying.
1. آماده خودکشی بودم و اصلاً نمیتوانستم دست از گریستن بردارم.
2.Two weeks later I was admitted for depression and suicidal tendencies.
2. دو هفته بعد بهخاطر افسردگی و تمایلات متمایل به خودکشی، بستری شدم.
2
انتحاری
کشنده، بسیار خطرناک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انتحاری
1.He sent a suicidal pass across his own penalty area.
1. او پاسی بسیار خطرناک بهسمت محوطه جریمه خودشان داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
suggestive
suggestion
suggest a compromise
suggest
sugary
suicide
suicide attack
suicide bombing
suicide note
suit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان