[فعل]

to swindle

/ˈswɪndl/
فعل گذرا
[گذشته: swindled] [گذشته: swindled] [گذشته کامل: swindled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کلاهبرداری کردن

  • 1.They swindled him out of hundreds of dollars.
    1. آنها صد ها دلار از او کلاهبرداری کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان